ایلیاایلیا، تا این لحظه: 11 سال و 17 روز سن داره

ایلیا عشق مامان و بابا

ایلیا و سفر کیش

  سلام خوشگل کوچولوی مامان و بابا امسال تعطیلات نوروز با وجود تو خیلی خیلی خوش گذشت عزیز دلم.     روزهای اول عید رو رفتیم خونه اقوام و عید دیدنی و این حرف ها...(کلی هم عیدی گرفتی ، برو حالشو ببر) خلاصه مامانی داشتیم فکر میکردیم که ١٣ بدر کجا بریم و چیکار کنیم که بابا جون زنگ زد و گفت چمدوناتونو آماده کنین فردا صبح میریم کیش.هممون خوشحال شدیم و ذوق کردیم چون تور تهران بود سه شنبه صبح رفتیم تهران .تو هواپیما خوابیدی و اصلا اذیت نکردی ولی تو فرودگاه خیلی خسته شدی.پرواز کیش ساعت 1.30 بود و مجبور شدیم بشینیم تو فرودگاه.خلاصه گلم رسیدیم کیش و بعد رفتیم هتل.   واقعا سفر خوبی بود.چه جای خوبی بو...
21 فروردين 1393

اولین نوروز عشق مامان و بابا

سلام پسر نازنینم.     عزیز دلم واقعا ببخشید مامانی.خیلی سرم شلوغ بود و اصلا فرصت نمیکردم  به وبلاگت سر بزنم.آخه تقصیر تو هم هست مامانی.ماشالله خیلی شیطون شدی و اصلا نمیشه یه لحظه ازت غافل بشم.     عزیز دل مامان 11 ماهگی رو هم به سلامتی تموم کردی و چیزی به تولدت نمونده عشقم.تو این ماه 2 تا دندون دیگه در آوردی و بعد عید هم 1 دندون دیگه درآوردی و حالا 6 تا دندون داری مامانی.   از همه مهمتر اینکه از 2 هفته مونده به عید میتونی راه بری و همه جارو به هم بریزی.   قربونت برم .2 هفته قبل عید بود که داشتم اتاقت رو مرتب میکردم که دیدم صدات از نزدیک میاد.تا اومدم دم در اتاقت دیدم سر...
9 فروردين 1393
1